هورمون و ذهن...

ساخت وبلاگ
با کشمش چی کار میشه کرد؟
توی پلو دوست ندارم....
کیک کشمشی هم میدونم...
چیز به درد بخور دیگه ای بلدید شما؟
هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : سوال جري,سوال هوش,سوال و جواب, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 17 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 10:40

تو را نادیدن ما غم نباشد که در خیلت به از ما کم نباشد من از دست تو در عالم نهم روی ولیکن چون تو در عالم نباشد عجب گر در چمن برپای خیزی که سرو راست پیشت خم نباشد مبادا در جهان دلتنگ رویی که رویت بیند و خرم نباشد من اول روز دانستم که این عهد که با من می کنی محکم نباشد که دانستم که هرگز سازگاری پری را با بنی آدم نباشد مکن یارا دلم مجروح مگذار که هیچم در جهان مرهم نباشد بیا تا جان شیرین در تو ریزم که بخل و دوستی با هم نباشد نخواهم بی تو یک دم زندگانی که طیب عیش بی همدم نباشد نظر گویند سعدی با که داری که غم با یار گفتن غم نباشد حدیث دوست با دشمن نگویم که هرگز مدعی محرم نباشد هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : تو را نادیدن ما غم نباشد خوانساری,تو را نادیدن ما غم نباشد,تو را نادیدن ما غم نباشد پالت, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 27 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 10:40

باید شکل یه برکه ی اروم و قشنگ و بکر باشی تو دل یه جنگل...

یه بهشتی که من کاشف اون باشم...

میمیرم اگر خیلیا بشناسنت و دوستت داشته باشن...

من روستای کوچیک خودمو با سواحل هاوایی عوض نمیکنم هرگز...

من خنکای اب چشمه اش رو...نسیم دامنه ی کوهش رو...سکوت تپه هاش رو...ابی اسمونش رو...تکون خوردن اروم برگ درختاش تو سکوت ظهراش رو با افتاب گرفتن توی ساحلی که گم شده توی غوغای هزار خاطرخواه...عوض نمیکنم...

یه جای بزرگ توی ذهنت به من بده تا تمام قلبم رو به تو بدم...

هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : ja rule,hja strategies,hja holly, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 13 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 10:39

تنهایی یعنی هر صبح به خودت قول میدی فردا صبح صدای زنگ موبایل رو بشنوی و خواب نمونی اما روز بعدش نیم ساعت به رکورد خواب موندنت اضافه میشه....تنهایی یعنی هر شب بشینی خزعبلات یوتیوب رو توی تاریکی توی رخت خواب ببینی تا خوابت ببره و حس نکنی که تو خلا هستی.... تنهایی یعنی خورش بامیه پختی اما هیچ کی نیست که بگه اههه! خورش بامیه هم شد غذا؟! تنهایی یعنی امپراطوری یه شهر متروک.... این شعره هم الان پیدا کردم: 7 hours ago «شب منم، وقتی تو نیستی وقتی اتاق، خالی از توست وقتی من، با چشم‌های باز، سیاهی را می‌بینم. سیاهی منم،هر شب، بی تو.» [محسن آزرم] هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : تنهایی یعنی,تنهایی من,تنهایی پر هیاهو, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 24 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 10:39

 در منی و این همه زمن جدا... با منی و دیده ات بسوی غیر بهر من نمانده راه گفتگو تو نشسته گرم گفتگوی غیر... غرق غم دلم بسینه می تپد با تو بی قرار و بی تو بی قرار وای از آن دمی که بی خبر زمن برکشی تو رخت خویش ازین دیار سایه توام بهر کجا روی  سر نهاده ام به زیر پای تو چون تو در جهان نجسته ام هنوز تا که بر گزینمش بجای تو شادی و غم منی بحیرتم خواهم از تو ... در تو آورم پناه موج وحشیم که بی خبر ز خویش گشته ام اسیر جذبه های ماه گفتی از تو بگسلم ... دریغ و درد رشته وفا مگر گسستنی است؟ بگسلم ز خویش و از تو نگسلم عهد عاشقان مگر شکستنی است؟ دیدمت شبی بخواب و سرخوشم وه ... مگر بخواب ها به بینمت غنچه نیستی که مست اشتیاق خیزم وز شاخه ها بچینمت شعله می کشد به ظلمت شبم آتش کبود دیدگان تو ره مبند، بلکه ره برم بشوق... در سراچه غم نهان تو... هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نغمه ی درد فروغ فرخزاد, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 8 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 10:39

 از تنگنای محبس تاریکی از منجلاب تیره این دنیا بانگ پر از نیاز مرا بشنو آه، ای خدای قادر بی همتا   دل نیست این دلی که بمن دادی در خون طپیده، آه، رهایش کن یا خالی از هوا وهوس دارش یا پای بند مهر و وفایش کن از دیدگان روشن من بستان شوق بسوی غیر دویدن را لطفی کن ای خدا و بیاموزش از برق چشم غیر رمیدن را   آه ای خدا که دست توانایت بنیان نهاده عالم هستی را بنمای روی و از دل من بستان شوق گناه و نفس پرستی را   راضی مشو که بنده ناچیزی عاصی شود بغیر تو روی آرد راضی مشو که سیل سرشکش را در پای جام باده فرو بارد   از تنگنای محبس تاریکی از منجلاب تیره این دنیا بانگ پر از نیاز مرا بشنو آه، ای خدای قادر بی همتا فروغ... هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : در برابر توهین دیگران چه کنیم,در برابر توهین,دلار در برابر تومان, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 14 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 10:39

بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست روا بود که چنین بی‌حساب دل ببری مکن که مظلمه خلق را جزایی هست توانگران را عیبی نباشد ار وقتی نظر کنند که در کوی ما گدایی هست هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 13 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 10:39

بده که تا کسی نیاد بگه تو فلانی و بهمان خودت به روشنی نفهمی که تو فلانی و بهمان...

که باید از اشپزیت تعریف کنن تا باورت بشه خوبی...

باید از سلیقه ات تعریف کنن تا باورت بشه خوبی...

باید از هوش و پشتکارت تعریف کنن تا باورت بشه خوبی...

وگرنه مثل ...جون میکنی و هی بیشتر از خودت بدت میاد که کمی...که کافی نیستی...که اونی که میخواستم نشدی....


پ.ن. میتونم 24 ساعت تمام هم بخوابم....خسته ام در تمام روز.....

هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نیاز روز,نیاز چت,نیازپرداز, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 14 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 10:39

تو اتاقم دو تا سوسک هست...یکی کوچیک و یکی بزرگ....

بعضی روزا وقتی برمیگردم میبینم روی میز نشسته اون بزرگه...

دستم رو میزنم روی میز که بره باز زیر میز....

بعضی شبا وقتی یه هو چراغ رو روشن میکنم که اب بخورم میبینم داره کف اتاق پشتک وارو میزنه....

دلم نمیاد بکشمش....

یعنی میدونم اسون هم نیست....زود در میره....


هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 7 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 17:48

یه هم اتاقی دارم مثل موش میمونه.....وقتی حس میکنی یکی تو سوراخ داره زندگی میکنه و سعی میکنه اروم بره اروم بیاد....دقیقا عین یه موش کوچولو که میخواد کسی نبیدندش زیاد...که وقتی هیچ کی نیست افتابی میشه و شروع میکنه به اشپزی....دو تا قابلمه داره عین قابلمه هایی که عشایرا میذاشتن رو اتیش (تو شهر ما بهش میگن کودوم...) وقتی از پای دیوار رد میشه یه حسی بهت میگه یه موجودی داره تو محیط تکون میخوره....با دو تا لپ گنده و یه لبخند مهربون.....مثل یه موش که از رو اثارش میشه فهمید از یه جایی رد شده بدون این که ببینیش....منم یه جورایی میفهممش.....من فقط یه عده رو به عنوان موش و هم نوع قبول دارم....هر کسی جز اونا فعلا برام بیگانه است....نمیخوام بقیه به یادم باشن....نمیخوام احوالم رو بپرسن...نمیخوام به لونه ام نزدیک شن....نمیخوام صدای پاشون رو بشنوم....حال یه موش بهتره وقتی هیچ غریبه ای توی قلمروش نباشه....حال یه موش تو دنیای موشها بهتره.... هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 8 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 17:48

یه دوست پسر مرد و حسابی هم نداریم یه میس بندازیم بیاد چار تا بیل بزنه یه زمین 3 متری رو، ما هم هی نگاش کنیم هی بگیم ماشالله به زور بازو...ماشالله به قد و قامت!!! اون وقت مجبوریم با دو تا هم گروهی(یه دختر و یه پسر) گیجگول و ظریف بریم....هی عین یه متخصص براشون بیل بزنیم و بگیم باید زمین اینجوری صاف شه از علف هرز...هی مثل چیز برن رو اعصاب ما بگن زمین اگه بیل بخوره soil قاتی علف هرزا از دست میره و باید همه رو با دست بکنیم!!! بعد گروه بغلی طی نیم ساعت کل زمین رو با بیل زیر و رو کنن!!! ما هم الان یه ورمون تقریبا از کار افتاده و کف دستامون عن قریبه که تاول بزنه! هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 17:48

خوب من هم نظرم رو در مورد یو.اس. الکشن بگم.... خیلی عجیب و جالبه....با هر کس که من حرف زدم از د.ت. بدش میومد....همه میگفتن دیوانه است....همه میگفتن اگه رای بیاره دیگه نمیرن امریکا...بعد از درومدن اون پرونده ی تجاوز و توهینش به زن ها، اونم الان که این قدر بحث حقوق زنان داغه ظاهرا، دیگه همه مطمئن بودن که کارش تمومه.... هر چند من از وقتی اون مصاحبه هیلاری رو دیدم که با زبون خودش گفته اولین گروه تروریستی ال.قاعده رو ما توی خاورمیانه ایجاد کردیم، از باهوش بودنش، از طرح ضد منطقه ی ما داشتنش، بدم میومد.....فکر میکردم د.ت. اونقدری دیوانگیش ثابت شده هست که خیلی از قدرت ها سعی میکنن کنترلش کنن یا جلوش واستن اما هیلاری اونقدری مارموز بود که همه نقشه های قدیمیش رو ببره جلو، اون قدر باهوش که از شوهرش بابت خیانت ثابت شده طلاق نگیره فقط چون میخواد از قدرتش برای رییس جمهور شدن استفاده کنه.... سر و کار داشتن با یه دیوانه که دیوانگیش رو همه میدونن شاید خیلی بهتر از سر و کار داشتن با دیوانه ای باشه که فکر میکنه عاقله.... دلمان برای باراک اوباما و حرف های قشنگ و تبریک های دل به دست اورنده اش تنگ خواهد شد. هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 9 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 17:48

تابستون بود....رفته بودیم روستای ییلاقی خونه پدربزرگم (بابا عطا)....هنوز تو خونه های قدیمی بودن....اولین نسل از خونه ساختن و ساکن شدن, اولین خونه های جانشین سیاه چادر.....خونه های ساده ای که توش کاه گل بود یا یه چیزی شبیه اون....گوشه خونه ها یه سوراخی بود شکل اجاق.....خونه ها کوچیک و گرم.... دو تا اتاق مال پدر بزرگ من بود و در همون راستا ۱ اتاق بزرگ مال خواهر و شوهر خواهر پدربزرگ, سلسله و محمود.....خواهری که بچه دار نشده بود و برای شوهرش زن گرفته بود.....اما اون تابستون دیگه خیلی سال بود که محمود یه خونه ی نو ساخته بود اون ور ده....اما عمه سلسله مونده بود پیش برادرش....اتاق اولی اشپزخونه بود و جای نگه داشتن ماست و دوغ....هنوز یادمه چه مدیریت سفت و سختی داشت عمه سلسله...یادمه گوشه ی اون اتاق پارچه مینداختن رو قابلمه ی شیر که ببنده و ماست بشه....یادمه عمه سلسله کتری مسی بزرگ رو میاورد دم در از پارچی که پر از آب چشمه بود پر میکرد و همیشه چای داغ اماده بود.... پدربزرگ هم صبح تا شب توی ده....توی زمینای کشاورزی و علفی...توی خرمن یا گاو خرمن کوب.....دنبال گله ی چند صدتایی گوسفند....بی بی هم ظ هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 17:48

کاش جای پام محکم تر بود....
کاش دلم قرص تر بود....
هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 17 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 2:24

در این لحظه گرم ترین و امن ترین جا، دفتر کار من هست.... وقتی که صدای حرف زدن بچه های اتاق بغلی داره میاد.... وقتی عنان رفته ورزش کرده اما اومده داره وزنش رو چک میکنه و میبینه از 94 کیلو به 95 کیلو ارتقا پیدا کرده.... وقتی راجو اروم نشسته داره درس میخونه.... وقتی من جوونم هنوز....وقتی من برای خودم یه اب لیمو گیر کوچولوی یه دونه ای خریدم.... وقتی هنوز، منتظرم که تو حاجتم رو روا کنی....اجر صبرم رو بدی.... خدایا شکرت.... پ.ن. شما حاجتم رو نمیدونید اما لطفا لا به لای ارزوهای خودتون برای ارزوی من هم دعا کنید... هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : شبی از شبها,شبی از شب های زمستانی مسافری,شبی از شبهای زمستان,اگر شبی از شبهای زمستان,اگر شبی از شبهای زمستان مسافری,سریال شبی از شبها,دانلود اگر شبی از شبهای زمستان مسافری,شبی تاریک از شبهای تهران,اگر شبي از شبهاي زمستان مسافري دانلود,اگر شبی از شب ها مسافری, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 15 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 2:24

دوستم زنگ زده 2 ساعت تمام حرف میزنه و از ناراحتیاش میگه...هی نمیدونم دردش دقیقا چیه...آخرش بعد از این که کم مونده سرم رو بکوبم به دیوار میگه راستش من با رئیسم دعوام شده، دلیل همه ناراحتیای جانبیم همینه و اون دو ساعت غر زدن برای این بوده که نمخواستم بگم با رئیسم دعوام شده...اون یکی دوستم دو ساعت تمام غر میزنه، وقتی دیگه مستاصلم که چرا حرفام ارومش نمیکنه، میگه راستش من پریودم و ملا اشفته ام و باید بگذره تا خوب شم! اون یکی دو ساعت حرف زده و هی غر به زمین و اسمون و اخرش گفته راستش من عاشق یکی شدم و همه بی صبریم برای اونه و نمیخواستم بگم این رو.... من قبول دارم که م هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 2:24

1. اصلا خوب نیست که تعطیلات ایران با بقیه کشورا فرق داره....که شنبه یک شنبه ها هیچ کی نیست....

2. باز دوباره لباسای فارغ التحصیلی رو بین اینا پخش کردن و اینا با دوربین ول شدن تو حیاط و میبینی تا خود شهریور اینا دارن عکس میندازن با اون عروسک خرسی های قهوه ایشون....

3. ترسوها غیر از این که لوزر هستن هزار بار هم میمیرن به جای یه بار....

هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : شرح حال دانشمندان ایرانی,شرح حال نویسی,شرح حال بیمار,شرح حال,شرح حال یک جانباز,شرح حال یکی از بزرگان,شرح حال ابن سینا,شرح حال سعدی,شرح حال حافظ,شرح حال ابوعلی سینا, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 21 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 2:23

منت خدای را عز و جل که امروز ما تجربه ای داشتیم که بر جانمان نشست.....

دو دور دویدن و نیم ساعت حرکات کششی....

یک حمام و سمباده کشی اساسی و سپس دستی که بر قابلمه ی اش رشته است تا ببینیم که شود نتیجه ی کار!!!

این هم نتیجه ی کار البته قبلش بگویم که اینجا کشک وجود ندارد و برای همین اشمان رنگ اش های وطن نیست....

ادامه مطلب
هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : عصرانه مهمانی,عصرانه خوشمزه,عصرانه ساده و خوشمزه,عصرانه جشن تولد,عصرانه ساده و شیک,عصرانه شیک,عصرانه برای تولد,عصرانه رژیمی,عصرانه برای کودکان,عصرانه های ساده و خوشمزه, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 6 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 2:23

در چشمِ روزِ خسته خزیده است رویای گنگ و تیرهٔ خوابی... اکنون دوباره باید از این راه تنها، به سوی خانه شتابی... تا سایهٔ سیاه تو ، این سان پیوسته در کنار تو باشد هرگز گمان مبر که در آنجا چشمی به انتظار تو باشد… گویی که می تپد دل ظلمت در آن اتاق کوچک غمگین شب می خزد چو مار سیاهی بر پرده های نازک رنگین تو خسته چون پرندهٔ پیری رو می کنی به گرمی بستر با پلک های بستهٔ لرزان سر می نهی به سینهٔ دفتر احساس می کنی که دریغ است با درد خود اگر بستیزی می بویی آن شکوفهٔ غم را تا شعر تازه ای بنویسی.... پ.ن. شعر به یاد فروغ نوشته شده و ربطی به عکس ندارد چندان.... ادامه مطلب هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : دیر انزالی,دیر, شدن,دیر انزالی در مردان,دیر, شدن مرد,دیر ارضایی,دیر انزالی در زنان,دیر, شدن را بیاموزید,دیر نیوز,دیر شدن,دیر ارضایی در مردان, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 7 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 2:23

۱. بری آرایشگاهی که صاحبش دینی داره که براش کوتاه کردن مو در حد عمل حرام شمرده میشه, حتی برای مرد چه برسد به زن....بگی موهام رو بزن دو سانتی....خانومه قیچی رو بگیره دستش اما بگه نمیتونم کوتاه کنم....تو دختری....چرا میخوای موهات رو کوتاه کنی اونم این قدر....بعد به ازای هر قیچی که میزنه تو یه دور اصرار کنی که باز کوتاه کن تو رو خدا..... ۲. یکی از دوستام بود هر وقت میرفت بازار من بهش میگفتم صاحب مغازه ها میگن: "اخیش! این اومده و الان یه سری از جنسایی که از قبل از انقلاب رو دستمون مونده بود رو میبره!!!" در واقه بهش تیکه میپروندیم که میره مکش میزنه کلی اشغال از کف بازار جمع هورمون و ذهن......
ما را در سایت هورمون و ذهن... دنبال می کنید

برچسب : سان دپیل,سان دیگو,سان دیدن,سان دیسک,فلش سان دیسک, نویسنده : yekzendegi1 بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 2:23